استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه حضرت معصومه (س) و مدرس دروس معارف اسلامی. ، mohsenrafaat@hmu.ac.ir
چکیده: (1701 مشاهده)
صدور جواز قتل امامحسین(ع) با فتوای یکی از شخصیتهای مشهور تاریخی یعنی شریح قاضی یکی از مشهورات عاشورایی بهشمار میرود. اهمیت تحلیل این گزارش تاریخی ـ روایی از آن روست که رخداد سترگ عاشورا بهصدور فتوایی وابسته شده و از دیگر عوامل آن چشم پوشیده شده است. در میان گزارشها نخستین منابعِ ناقل، دو کتاب روایی شیعی با رویکرد منقبتنگارانه است؛ کتابهای ثمرات الأنوار و مزامیر الأولیاء موسویاصفهانی و نیز تذکرهالشهداء شریفکاشانی که با ادبیاتی فخیم آن را شرح و بسط دادهاند. مجموع یافتهها نشان میدهد شخصیت و عملکرد ضعیف و محتاطانه شریح سبب شهرت این گزارش شده، حال آنکه نقد متنی گزارش مذکور چنین مینمایاند که صدور چنین فتوایی از شریح قاضی ثابت نیست، چه اینکه بنا بر ادلّه متعدّد محلّ اشکال و مناقشه است. هدف این مقاله که با رویکردی تحلیلی ـ انتقادی سامان یافته است صرفا پالودن اتهام چنین وضعی از دامان شریح قاضی نیست، بلکه چنین گزارشی بهمثابه بررسی یک انگاره مورد تحلیل واقع شده است. از اینرو میکوشد پس از اعتبارسنجی گونههای روایی موجود و تحلیل منابع به نقد متنی و قرائن پیرامونی آن بپردازد و با ادله متقن تاریخی ـ روایی این گزارش را در سنجه نقد نهد. یافتهها نشان میدهد علیرغم وجود تناقضات و تعارضات متعدد، کاربست اصطلاح فتوا پیشینهای مربوط به دوره زندگانی امام حسین (ع) نبوده و محتوا و نوع ادبیات این فتوا با ادبیات سده اول هجری تناسبی ندارد.