[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
درباره نشریه::
آرشیو مقالات::
برای نویسندگان::
داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
مقالات در دست چاپ (2) - پاییز 1403::
مقالات در دست چاپ (3) - زمستان 1403::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
نرخ پذیرش مقالات
مقالات منتشر شده: 346
نرخ پذیرش: 20.7
نرخ رد: 79.3
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::

رضا برادران، محمدصادق گل‌پور سوته،
دوره ۸، شماره ۲۶ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده

بازشناسی مؤلفه‌های مهدی‌باوری پاره‌ای از زیدیان هم‌زمان با ظهور محمدعبدالله بن حسن مثنی ملقب به نفس زکیه (۱۴۵ ـ ۱۰۰) موضوع اصلی پژوهش پیش روست. در این مقال بررسی تحلیلی عناصر مهدی‌انگاری نفس زکیه پی گرفته شده است که از کارکردهای ویژه‌ای در قیام محمد و همچنین تبیین روند باور به مهدویت در میان زیدیه برخوردار است. به نظر می‌رسد مهدی‌باوری نفس زکیه از مؤلفه‌ها و شاخص‌هایی چون اهتمام به نام و نسب و ویژگی‌های ظاهری تشکیل شده است. چنان‌که تا اندازه‌ای به نشانه‌های ظهور مهدی نیز توجه گردیده است. همچنین نمی‌توان نقش خواص و برخی از جریان‌های غالی را نادیده گرفت. بنابراین تحقیق حاضر با استفاده از منابع معتبر تاریخی، حدیثی و فرقه‌شناختی و همچنین مصادر درون گروهی و بهره‌مندی از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از مصادر متقدم و ارائه تحلیل‌های مستند تلاش می‌کند تا تصویری روشن از عناصری ترسیم کند که به مهدی‌انگاری محمد کمک کردند.


رضا برادران، محمدرضا بارانی،
دوره ۹، شماره ۳۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

بازشناسی باورهای مهدوی زیدیان در قرن سوم هجری موضوعی است که نوشتار پیش‌رو بدان می‌پردازد و نویسنده بر آن است تا مهم‌ترین ویژگی‌های اندیشه مهدویت را در میان زیدیه در این بازه زمانی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. چنان‌که مهدی‌باوری در این دوره، از کارکردهای ویژه‌ای در قیام‌های زیدی و بارور شدن برخی از مفاهیم کلیدی در حوزه مهدویت برخوردار بوده است. به‌نظر می‌رسد با ظهور شخصیت‌هایی همچون محمد بن قاسم (م‌۲۱۹ ق) و یحیی بن عمر (م ۲۵۰ ق) اندیشه مهدویت در میان زیدیه دوران جدیدی را تجربه کرد که باور به غیبت آن‌هم در بازه‌ای طولانی و همچنین توجه ویژه به علائم‌الظهور را می‌توان از خصوصیات بارز آن دانست. بنابراین نوشتار پیشِ‌رو با استفاده از منابع معتبر گوناگون و ارائه تحلیل‌های مستند تلاش می‌کند تصویری از مؤلفه‌های مهدی‌باوری زیدیان در قرن سوم را به‌دست دهد. چنان‌که تعامل زیدیان با دیگر گروه‌های موعودگرا می‌تواند موضوعات تحقیقات ارزشمند دیگر باشد.
سیدحسن قاضوی، بهاءالدین قهرمانی‌نژاد شائق، حمیدرضا شاملو،
دوره ۱۳، شماره ۴۷ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده

نهضت سربداران (۷۳۶ ـ ۷۸۳ ق)، در اواخر کار ایلخانان مغول، بر اثر ظلم و تعدّی حکّام مغولی و نبود قدرت مرکزی مقتدر برای جلوگیری از هرج‌و‌مرج رخ نمود و منجر به تشکیل دولت سربداران خراسان شد. این نهضت، به‌دلیل صبغه انقلابی و مردمی‌اش، مورد توجه جریان‌های انقلابی ایران معاصر ازجمله انقلابیون چپ قرار گرفت. کتاب نهضت سربداران خراسان نوشته پطروشفسکی با ترجمه کریم کشاورز، به‌عنوان یکی از روایت‌های اثرگذار پژوهشی درباره سربداران، از منظر گفتمان مارکسیستی به تاریخ این جنبش نگریسته و تاریخ سربداران را در چارچوب گفتمان خود صورت‌بندی و تحلیل کرده است. یافته‌های این پژوهش با استفاده از روش تحلیل گفتمان لکلائو و موفه نشان می‌دهد که چگونه گفتمان انقلابی چپ، طی این کتاب، تلاش کرده تا نهضت سربداران خراسان را بر مبنای گفتمان ماتریالیستی و طبقاتی خویش تفسیر و تبیین کند و گفتمان خود را در قرائت تاریخ این نهضت مبنای روایت و تحلیل قرار دهد.

سید حسین رشیدی فرد، مهدی غلامعلی،
دوره ۱۵، شماره ۵۴ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده

از مهمترین رویدادهای اجتماعی تاریخ اسلام که موجب بروز اختلافات اجتماعی و حزبی میان مسلمانان گردیده است، خیزش عمومی علیه خلیفه سوم عثمان بن عفان و کشته شدن وی می‌باشد. عملکرد وی در زمینه گماردن کارگزاران غیر متعهد، تقسیم ناعادلانه اموال عمومی و عدم اجرای برخی حدود و قوانین اسلامی اعتراض‌های فراگیر و جنبشی انقلابی علیه خلیفه سوم را موجب گردید. تحلیل جامعه‌شناختی جنبش یادشده، طبقه‌بندی و بررسی مراحل شکل‌گیری این پدیده اجتماعی موضوع پژوهش حاضر است. در این نوشتار با بررسی کتابخانه‌ای متون تاریخی، روایی متقدم و متاخر به دنبال بررسی اهداف، مراحل شکل‌گیری و طبقه‌بندی این پدیده اجتماعی مهم صدر اسلام با رویکرد جامعه‌شناختی می‌باشیم.

مصطفی گوهری فخرآباد، نجمه خسروی،
دوره ۱۵، شماره ۵۵ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده

شاید مسأله جانشینی پیامبر(ص) مهمترین مسأله در تاریخ صدر اسلام بود که تمام حوادث بعدی را تحت­الشعاع خود قرار داد. هرکدام از صحابه که خود را لایق خلافت می‌یافتند، به‌دنبال تصدی منصب خلافت بودند. گروهی از همان ابتدا به دنبال دست‌یابی به این هدف بودند، اما گروه دیگر که در ابتدا نتوانستند به این مهم دست یابند در کنار فرد برنده در تلاش برای کسب کارنامه قوی برای تصدی آن در دوره‌های بعد بودند. از جمله این اشخاص عبدالرحمن بن عوف بود که بعد از رحلت پیامبر(ص) در مناقشات میان اصحاب برای کسب قدرت شرکت نجست و تنها جانب شخص پیروز میدان یعنی شیخین را گرفت. در دوران ابوبکر و خصوصاً عمر در امور مهم حکومتی مشاوره و فتوا می‌داد، از همین روی بود که عمر حق تعیین خلیفه بعدی را در صورت تساوی آراء در شورا به او سپرد. عبدالرحمن نیز از این مهم برای رسیدن به اهداف خود کمک جست. وی با گذاشتن شرط عمل به سیره شیخین که انتخاب عثمان را به دنبال داشت؛ انتظار خلافت بعد از او را در سر می­پروراند. از همین روی است که رفتار و منشی در پیش گرفت که پیش‌تر به آن شهرت نداشت؛ چرا که بهدنبال این بود که نشان دهد شایستگی خلافت را دارد؛ اما برخلاف تصور او عثمان جانب بنی‌امیه را گرفت. پس‌ از کرده خود پشیمان شد و درصدد قیام علیه عثمان برآمد که کسی با او همراهی نکرد.


صفحه 1 از 1     

فصلنامه علمی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی The History of Islamic Culture and Civilization A Quarterly Research Journal
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 32 queries by YEKTAWEB 4680