۴ نتیجه برای انحطاط
مهسا ادیبی، سیدمحمدعلی تقوی،
دوره ۱۱، شماره ۳۸ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
موضوع سقوط دولتها از زمانهای قدیم مورد توجه متفکران علم اجتماع، فیلسوفان، تاریخنگاران و علمای علم سیاست قرار داشته است. این گروهها معتقدند بر جریان تاریخ در خصوص انحطاط دولتها قوانینی حاکم است. تحقیق بنیادی موجود بر مبنای نظریه انحطاط ابنخلدون و با بهرهگیری از روش کیفی ـ تبیینی در پی آن است که به این سوال پاسخ دهد که سلسله صفویه به چه دلایلی سقوط کرد؟ فرضیه این پژوهش آن است که زوال عصبیت در کنار تجمل طلبی و فساد دولتمردان؛ اصلیترین عوامل سقوط سلسله صفویه بودهاند. نگارندگان این پژوهش ضمن بهرهگیری از مفاهیم ابنخلدونی بهعنوان چارچوب نظری تحلیل عوامل سقوط سلسله صفویه، در تلاش هستند تا اندیشه او را از قالب خشک نظریهپردازی صرف خارج نموده و با واقعیتهای عینی و شرایط سیاسی یک حکومت تطبیق دهند تا توانایی انطباق نظریه ابنخلدون با واقعیات دولتی که در پهنه مکانی و زمانی متفاوتی با دوره حیات او قرار داشته سنجیده شود.
علی درزی، محمدحسین دانشکیا،
دوره ۱۱، شماره ۳۹ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده
انحطاط تمدن اسلامی ـ ایرانی از دیر باز مورد توجه اندیشمندان بوده است. تحقیق حاضر با تکیه بر آثار منتشره از این دو اندیشمند با روش مطالعه تطبیقی در صدد مقایسه دیدگاه آنان درخصوص عوامل انحطاط تمدن اسلامی ـ ایرانی و راهکارهای برونرفت از آن میباشد. یافتهها نشان میدهد، آنها عوامل انحطاط را به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم کردهاند. و در معرفی عناصری مانند حاکمیت استبداد و استعمار بهعنوان عوامل انحطاط اشتراک دارند، اما در برخی موارد نیز اختلافاتی دارند. در بخش عوامل داخلی شهید مطهری بر عواملی مانند تحریف تعالیم اسلام، حمایت زیان بار از دین و ... تأکید دارد و نصر بر مواردی ازجمله انحطاط در نهاد دین، انحطاط نهادها و... . ودر بخش عوامل خارجی شهید مطهری به نقش غیر مسلمانان، سلطه و استعمار سیاسی اشاره اما نصر تاثیرگذاری علم و فناوری غربی و آسیب های فرهنگی در پرتو جهانی سازی را متذکر می شود. در بخش راهکارها نیز هر یک نظرات خود را دارند.
محمدمصطفی اسعدی، محمدحسین دانشکیا،
دوره ۱۴، شماره ۵۱ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
عینیسازی تمدن تراز اسلامی مبتنی بر درک روشن تمام زوایای فرهنگ اسلامی در تمام ابعاد آن است. مسئله در پژوهش حاضر آن است که نماز جماعت به همراه الزامات و بایستههای آن، چه ظرفیتی در مسیر ساخت تمدن مطلوب اسلامی دارد؟ ضرورت این مسئله از یک سو مرتبط با اهمیت فهم دقیق فرهنگ اسلامی است و از سوی دیگر به ضرورت تمدنسازی در جامعه اسلامی ارتباط مییابد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر به روش تحلیلی مقایسهای، بایدهای نماز جماعت منتقل کننده عوامل شکوفایی و ماندگاری تمدن هم در بعد حاکمیت و هم ملت هستند و نیز نبایدهای نماز جماعت، عوامل انحطاط تمدن را در همان دو بعد، میآموزند. در نتیجه سنت پرارزش نماز جماعت، به عنوان رزمایش تمدنی در فرهنگ اسلامی شناخته می شود و ارزش بالای آن نیز به اهمیت بالای تمدنسازی ارتباط مییابد. نیز نهتنها الزامات هنجاری، بلکه مرجحات هنجاری در فرهنگ اسلامی، باید تحلیل تمدنی شوند.
مرتضی عزیزی،
دوره ۱۵، شماره ۵۴ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
نقش طبقات مختلف اجتماع در فرازوفرود تمدنی امری پوشیده نیست، از این رو تعیین نقش طبقات مختلف در این امور، مهم مینماید. این نوشتار بر آن است با روش توصیفی و تحلیلی به بررسی نقش طبقه اجتماعی سفله در انحطاط تمدنی از منظر روایات اسلامی بپردازد. سفلهگری نوعی سبک زندگی است که از بیتوجهی به معارف دینی شروع و تا انحرافات اخلاقی و سقوط هویتی امتداد پیدا مینماید. یافته ها حاکی از آن است که سفله اگر موفق به قرار گرفتن در جمع نخبگانی جامعه گردد انحطاط تمدنی را از راس هرم اجتماعی فراهم میآورد و اگر موفق به این مهم نگردد در سطح عوام به طبقه اجتماعی اوباش تبدیل خواهد شد و انحطاط تمدنی را از پایین هرم فراهم مینماید. علاوه بر این اتحاد این دو دسته در جوامع تمدنی میتواند انحطاط تمدنی را از طریق نابودی نظام سیاسی و نظام اخلاقی فراهم آورند.