استادیار دانشگاه سیستان و بلوچستان. ، azarniusheh@lihu.usb.ac.ir
چکیده: (2242 مشاهده)
هنگامی که اعراب بادیهنشین مسلمان در آغاز قرن هفتم میلادی از صحرای جزیرهالعرب بهعنوان جهاد دینی به اطراف پراکنده شدند، غیر از آیین جدیدشان، چیزی که مخصوص خود آنان باشد به همراه نداشتند؛ از فنون معماری چیز زیادی نمیدانستند، شهرهایشان جز تودههایی از کلبههای گلی ابتدایی و روستاهایشان جز جوخههایی از سیاهچادر یا آلونکهایی از نی نبود و تنها عبادتگاهی که داشتند، کعبه در مکه بود که به هیچیک از درجات هنر ساختمان ارتباطی نداشت. با این وجود، چند دهه پس از این مهاجرت، به کمک اقوام و ملل مغلوب و امکانات ذاتی آنان جنبشی را آغاز کردند که از آن به «جنبش عمران و شهرسازی» میتوان یاد کرد؛ زیرا پس از مدت کوتاهی به برپایی شهرهایی چون کوفه، بصره، واسط و بغداد در شرق و فسطاط و رامالله در غرب اقدام کردند. هدف از این پژوهش با اتکا به منابع و شواهد تاریخی پاسخ بدین سؤال است که چه عواملی اعراب صحراگرد را بر آن داشت تا به درک تاریخی ضرورت چنین پدیدهای نائل شوند.