دانشیار گروه تاریخ دانشگاه شهید باهنر کرمان و مدرس دروس معارف اسلامی. ، m.tayybi@uk.ac.ir
چکیده: (1480 مشاهده)
دوره دوم خلفای عباسی (232-322 ق) با بروز عوامل متعدد که برخی از آنها ریشه در اعمال سیاست فرمانروایان دوره نخست عباسی داشت، منزلت و تمرکز همراه با اقتدار نهاد خلافت با چالش جدی و زوالآفرین مواجه گردید. دستگاه خلافت بازیچهای در دست قدرتطلبان استیلاء یافته بر امور حاکمیتی بود. معدودی از خلفای دوره موردِبحث در جهت احیاء جایگاه پیشین نهاد مزبور و به باور خود با شناسایی آسیبهای ساختاری، جلب رضایت عوام و خواص جامعه و احیاء جایگاه اساسی خلافت تکاپوهای اصلاحگرایانهای را در ارکان مختلف آغاز و پیگیری نمودند. در پژوهش حاضر سعی شده تا باتکیهبر مطالعات کتابخانهای و به روش توصیفی- تحلیلی مجموعه اقدامات خلفای اصلاحگر مورد بررسی قرار گیرد. یافتههای پژوهش ناظر به این معنا است که تلاشهای اصلاحی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و علمی-آموزشی کمابیش جلوهگر بوده؛ لیکن دستاوردهای حاصله در اصلاح ساختار و استمرار آن تأثیر اساسی برجای نگذاشته است.