حکومت اسلامی از روزگار تأسیس جامعه مدنی حضرت ختمی مرتبت(ص) تاکنون، فراز و نشیب بسیار داشته و بسا در محاق مانده است. بدیهی است، آنچه امروزه در حکومت کشورهای اسلامی معمول گردیده، وامدار سیاستمدارانی است که در تاریخ مسلمانان عهدهدار اداره امور جامعه اسلامی بودند و نقشه راه حکومتشان را برجای نهادند. مطالعه نقشه راه حکومت اسلامی، از روزگار نخستین معصوم(ع) تا زمانی که حکومت رسماً در اختیار امویان قرار گرفت، دوگانگی سیاست حکومتی را متبادر میسازد که اختیارات آن، به مدتی کوتاه در میدان تدبیر دومین پیشوای معصوم(ع) قرار گرفت و سپس به روشی که امروزه ترفند سیاسی خوانده میشود، به سرسلسله حاکمان اموی رسید. پس معاویه با آنچه زیرکی سیاسی خوانده میشد، ضمن بهرهبرداری از ترور خلیفه سوم، به جنگی نرم روی کرد تا با رصد ظرفیت نقشه راهی که رفتهرفته آن را در برابر اصل قرار میداد، آینده حکومت اسلامی را از آن تدابیر خود کند. این مقاله درصدد تحلیل دشمنشناسی مولای متقیان(ع) است تا دستمایه بررسی نقشه راه حکومت امویان فراهم آید. روش کار توصیفی ـ تحلیلی بوده و مهمترین نتیجه پژوهش حاضر پدیدار شدن نقشه راه اسلامی است که میتوان از آن با عنوان اسلام اموی یاد کرد.